حتی نوشتن اینکه یه کتاب رو هم بالاخره تموم کردم برام سخته. خوب چه دردیه که وقتی ده روز پیش «تلنگر» از ریجارد تیلر رو تموم کردم نیومدم اینجا بنویسم. به خدا قسم نوشتن یه سیستم مدیریت محتوای دیگه گویا برام از نوشتن یه پست در وبلاگ راحتتره!
بگذریم! دقایقی پیش «حقایق و مغالطهها در اقتصاد» از توماس ساول رو هم تموم کردم. هر دو کتاب خوب بودن. تلنگر کتاب الهامبخش و به معنای واقعی «تلنگر»زن بود. واقعا پسندیدم. چند تا ویدیو از ریجارد تیلر و کس سانستین نویسندهی همکارش رو هم نگاه کردم. از توماس ساول هم چند ویدیو دیدم. انگلیسی رو واقعا سخت حرف میزنه و به سختی متوجه میشم. بگذریم از اینکه کلا از فهم و درک انگلیسی ناتوانم.
امروز «اقتصاد فقیر» از آبهیجیت بنرجی و استر دوفلو رو تموم کردم. کتاب در مورد فهم زندگی و تصمیمگیری فقراست و اینکه چگونه تغییرات مثبت کوچک اثرات فوقالعاده بزرگی روی زندگی و سلامت و اقتصاد فقرا میذاره و اینکه چگونه چیزهایی که فکر میکنیم تاثیر زیادی دارن در واقع چنان تاثیر شگرفی هم ندارن.
این کتاب رو بهونه کرده فردا و «تلنگر» از ریچارد تالر رو شروع میکنم.
امروز کتاب «چین چگونه سرمایهداری شد» از «رونالد کوز» رو تموم کردم. به نظرم جالب و پرمحتوا اومد. ماشاالله نویسنده عمر کامل و خوبی هم کرده. در ۱۰۲ سالگی مرحوم شده و این آخرین کتابشه که در ۱۰۰ سالگی نوشته.
فردا «اقتصاد فقیر» از «آبهیجیت بنرجی» رو شروع میکنم.
«اقتصاد روایی» از رابرت شیلر رو تموم کردم. کتاب خوبی بود. در مورد همهگیر شدن روایتهاست؛ اینکه مدل شیوعشون چگونهست و چرا بعضی روایتها مدام در طول زمان با اندکی تغییر دوباره شایع میشن و مسائل رو به حوزهی اقتصاد بسط داده بود.
از ارائهی توضیحات بیشتر عاجزم چون که قدمهای اولم را در اقتصاد دارم برمیدارم.
فردا کتاب «چین چگونه سرمایهداری شد» از رونالد کوز را شروع میکنم.
چرا نمینویسم خدا میدونه. در این مدت دو کتاب رو تموم کردم. یکی «سیاست اقتصادی: شش گفتار دربارهی سوسیالیسم و کاپیتالیسم، اقتصاد و سیاست» از لودویک فون میزس اقتصاددان اتریشی و دیگری «تاریخ مختصر اقتصاد» از نیل کیشتینی. هر دو کتاب مفید بودند.
هایلایتهایی که میکنم رو بعدا با صدای خودم ضبط میکنم و در پیادهرویهای روزانه گوش میکنم. این هم ایدهای بود که یکدفعه به ذهنم رسید و خوشبختانه خالی از فایده نیست.
پیش به سوی کتاب بعدی، «اقتصاد روایی» از رابرت شیلر!
امروز «اقتصاد به زبان ساده» از «لس لیوینگستون» رو تموم کردم. کتاب خوبی بود و اصلا انتظار نداشتم این حجم از اطلاعات را در این تعداد صفحهی اندک منتقل کند. بعد از خواندنش کتاب «منکیو» را ورق زدم و دیدم میتوانم اطلاعات تکمیلی هر مبحث را از این کتاب بخوانم.
باید وقت بذارم و حجم عظیم یادداشتهایی که هنگام مطالعه برداشتهام بخوانم.
بالاخره با اصرار فرشته «انسان خردمند» رو خوندم. امروز تمامش کردم. بدک نبود. به زردیای که فکر میکردم نبود، یا شاید اصلا زرد نبود!
در بین این کتاب و «چرا ملتها شکست میخورند» دو کتاب دیگر هم خواندم ولی از آنجا بیحال و تنبلم این جا ننوشتمشان. یکی «اقتصاد در یک درس» از هنری هزلیت و دیگری «اقتصاد چگونه کار میکند» از راجر فارمر.
«راه بردگی» از هایک را ادامه ندادم. قدری سنگین بود. باید بعدا سراغش بروم.
به قول جادی با سرعت غیرقابل تصوری دارم پیش میرم.
دیروز بالاخره «ملتها چرا شکست میخورند» را تمام و امروز «راه بردگی» از فردریش فون هایک رو شروع کردم. در خواندنش کمی مشکل دارم. جلوتر بروم بهتر میتوانم داوری کنم که مشکل از ترجمه است یا کتاب به ذات مشکل است و یا اینکه من برای ورود در این موضوع زیادی کم دانشم.
دارم چرا ملتها شکست میخورند؟ از عجم اوغلو رو میخونم. حدودا صفحهی چهارصد و پنجاهم و دویست صفحهی دیگه مونده. یه جاهاییش واقعا روده درازی صرفه. خستهم کرده ولی از ترس اینکه مبادا اطلاعات به درد بخوری رو از دست بدم، که یقینا اطلاعات مفیدی هم بین این چونهدرازیها هست، مجبورم ادامه بدم.